English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3550 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
scscalable U قابل درجه بندی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
evaluation rating U درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
rating U طبقه بندی کردن درجه بندی
carpet classification U طبقه بندی [درجه بندی] فرش
ratings U طبقه بندی کردن درجه بندی
downgrades U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
regrade U تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
downgrade U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
ratings U درجه بندی
calibrate U درجه بندی
calibrated U درجه بندی
scaling U درجه بندی
rating U درجه بندی
calibration U درجه بندی
grades U درجه بندی
grade U درجه بندی
calibrates U درجه بندی
calibrating U درجه بندی
graduation U درجه بندی
scale U درجه بندی
grading U درجه بندی
gradations U درجه بندی
gradation U درجه بندی
graduate U درجه بندی کردن
grades U درجه بندی رتبه
grade U درجه بندی کردن
grades U درجه بندی کردن
credit rating U درجه بندی اعتبار
rate U درجه بندی کردن
graduates U درجه بندی کردن
grade U درجه بندی رتبه
rates U درجه بندی کردن
ratee U درجه بندی شونده
graduating U درجه بندی کردن
intergradation U درجه بندی داخلی
merit rating U درجه بندی شایستگی
linear scale U درجه بندی خطی
rater U درجه بندی کننده
rating scale U مقیاس درجه بندی
graduation line U خط درجه بندی شده
rating schedule U مقیاس درجه بندی
logarithmic scale U درجه بندی لگاریتمی
echelonment U درجه بندی کردن
calibration error U خطای درجه بندی
calibration constant U ثابت درجه بندی
peer rating U درجه بندی همسالان
performance rating U درجه بندی عملکرد
calibration curve U منحنی درجه بندی
maximum scale value U مقدار درجه بندی حداکثر
tricked U درجه بندی عدسی دوربین
grade U نوع درجه بندی کردن
graphic rating scale U مقیاس درجه بندی نگارهای
tricking U درجه بندی عدسی دوربین
suppliers rating U درجه بندی نمودن فروشنده ها
grades U نوع درجه بندی کردن
trick U درجه بندی عدسی دوربین
forced distribution rating U درجه بندی با توزیع معین
dan gup jeado U سیستم درجه بندی تکواندو
unscourced wool U پشم درجه بندی نشده
dial collar U طوقه یا حلقه درجه بندی شده
ranks U درجه دادن دسته بندی کردن
graduate collar U حلقه یا طوقه درجه بندی شده
ranked U درجه دادن دسته بندی کردن
degree of difficulty U درجه بندی حرکات مشکل شیرجه
direct reading dial U درجه بندی برای قرائت مستقیم
grand division U مقیاس درجه بندی بزرگ طبلک
rank U درجه دادن دسته بندی کردن
grade U درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
grades U درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
color value U درجه بندی رنگ ها بر حسب تیره و روشن بودن
dialed U تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dial U تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dialled U تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dials U تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
grader U ماشینی که برای درجه بندی کردن مواد و محصول بکارمیرودو بانها شیب منظم میدهد
classifiable U قابل طبقه بندی
vernier U درجه یا تقسیم بندی فرعی تقسیم بدرجات جزء
false work U تکیه گاههای موقت که برای قابل بندی بتن یا داربستهابکار میرود
gaduate U درجه بندی کردن تغلیظ کردن
segregation U جدا کردن درجه بندی کردن
gradate U درجه بندی کردن مخلوط کردن
prize fighting U درمحلهای عمومی برای جایزه که طرفین نزاع و شرط بندی کنندگان قابل تعقیب هستند
compass rose U دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
beam attack U تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
elevation indicator U صفحه مدرج درجه طبلک درجه
shoulder patch U درجه روی بازوی درجه داران
sighting bar U ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
third class U درجه سوم بلیط درجه 3
superelevation U درجه ارتفاع درجه بلندی
third-class U درجه سوم بلیط درجه 3
sighting leaf U ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
word warp U فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
telescopic U دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging U ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
defense classification U طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
wording U جمله بندی کلمه بندی
laggin U اب بندی کردن اب بندی ناوها
classification U طبقه بندی رده بندی
classifications U طبقه بندی رده بندی
lineaments U طرح بندی صورت بندی
lineament U طرح بندی صورت بندی
brevet U درجه افتخاری دادن فرمان درجه افتخاری
gift wrap U بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
recoverable item U وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
friendly front end U طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
archival quality U مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
security classification U طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
line astern U صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
declassification U از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
black designation U علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
escrow U سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
division police petty officer U درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
master at arms U درجه دار انتظامات ناو درجه دار ارشد ناو
transparent U نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparently U نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
grade U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grades U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
groups U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
group U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
thankworthy U قابل تشکر قابل شکر
observable U قابل مشاهده قابل گفتن
presentable U قابل معرفی قابل ارائه
presentable U قابل نمایش قابل تقدیم
combustible U قابل سوزش قابل تراکم
exigible U قابل تقاضا قابل ادعا
presumable U قابل استنباط قابل استفاده
elastic U قابل کش امدن قابل انعطاف
exigible U قابل مطالبه قابل پرداخت
transferable U قابل واگذاری قابل انتقال
adducible U قابل اضهار قابل ارائه
bilable U قابل رهایی قابل ضمانت
changeable U قابل تعویض قابل تبدیل
sensible U قابل درک قابل رویت
achievable U قابل وصول قابل تفریق
flexile U قابل تغییر قابل تطبیق
tenable U قابل مدافعه قابل تصرف
insulation testing apparatus U دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
capacity U حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
capacities U حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
unitized load U بار بسته بندی شده یا باردست چین شده بار تقسیم بندی شده
visual display unit U ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
visual display terminal U ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
approach formation U صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
army class manager activity U سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
classification U طبقه بندی کردن طبقه بندی
classifications U طبقه بندی کردن طبقه بندی
phasing U مرحله بندی مرحله بندی عملیات
marks U درجه
lengths U درجه
third-rate U درجه سه
length U درجه
third rate U درجه سه
rank U درجه
proportion U درجه
proportions U درجه
run of the mine U بی درجه
scalage U درجه
ranks U درجه
second class U درجه 2
degrees U درجه
grade U درجه
ranked U درجه
title U درجه
titles U درجه
rate U درجه
second-rate U درجه دو
second rate U درجه دو
degree U درجه
grades U درجه
mark U درجه
aquastat U درجه
gauge U درجه
gauged U درجه
gauges U درجه
equally <adv.> U به یک درجه
nobby U درجه یک
echelons U درجه
top-notch U درجه یک
slap-up U درجه یک
rates U درجه
number one U درجه یک
high-class U درجه یک
second class U درجه دو
scale U درجه
first class U درجه یک
copesetic U درجه یک
gauge glass U درجه اب
gage=gauge U درجه
gage U درجه
top U درجه یک
top hole U درجه یک
tophole U درجه یک
topnotch U درجه یک
classy U درجه یک
low grade U کم درجه
copacetic U درجه یک
gauge=gage U درجه
echelon U درجه
clinical thermometer U درجه
Recent search history Forum search
1frangible
2New Format
1A hero can affect on the people.
1ترجمه ی stirling numberبه انگلیسی؟
3service times
1due amount
1Cool... I just got back from working out. I did a bunch of squats and lunges lol I'm working on my big booty ;)
1afterbody and a forebody; at least one activatable flow effector on the missile or aircraft afterbody;
2single gas
1he booted them off to the isle of the lost
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com